کتاب سلام بر ابراهیم / جلد دوم

ادامه زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی

از {{model.count}}
  • کتاب
  • داستان و رمان
  • 60,000 تومان
    محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
    تعداد
    نوع
    • {{value}}
    مقایسه
    کمی صبر کنید...
    • نویسنده گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
    • ناشر شهید ابراهیم هادی
    • قطع رقعی
    • تعداد صفحات ۲۳۸ صفحه
    • وزن 400 گرم
    • شابک ۹۷۸۶۰۰۷۸۴۱۴۰۲

    توضیحات اجمالی

    جلد دوم کتاب شهید ابراهیم هادی شامل خاطرات زیبای علامه جعفری، خواهر شهید، مرتضی پارسایی، سردار امیر نوحی، مهندس احمد استادباقر، حسین غضنفری، علی صادقی، محمد خورشیدی، حسین غفاری، ابراهیم سیف‌زاده، مرتضی پارساییان، سیدکمال سادات شکرآبی، مصطفی تقوایی و سیدعلی شجاعی از شهید ابراهیم هادی منتشر شده است.جلد دوم این کتاب شامل داستان‌ها و کرامات نقل شده از این شهید است.علامه جعفری در شخصیت شهید ابراهیم هادی نقش موثری داشته است. در این کتاب توانستیم مطالب زیبایی از علامه جعفری گردآوری کنیم که در آن جملات عجیبی از ایشان درباره شهید ابراهیم هادی نقل شده است.برجستگی و جامعیت شخصیت شهید ابراهیم هادی فقط بخاطر زور بازو نیست. شخصیت شهید ابراهیم هادی به گونه‌ای است که ما بعد از چند سال تحقیق نتوانسته‌ایم به تمام ابعاد وجودی وی پی ببریم.شهید ابراهیم هادی همچنین تحت تاثیر شهید طیب حاج رضایی، غلامرضا تختی و پهلونان باستانی کار ایرانی بوده است. مَنش پهلوانی، یکی از خصوصیات برجسته‌ای است که شخصیت شهید ابراهیم هادی را در دوران نواجوانی ساخته بود.

    شهید ابراهیم هادی در اردیبهشت سال ۳۶ متولد شد و در ۲۵ سالگی در عملیات والفجر مقدمّاتی در منطقه فکه، در ۲۲ بهمن سال۶۱ به شهادت رسید و پیکر پاکش در کربلای فکه گمنام ماند. 

    کتاب «سلام بر ابراهیم» تا سال ۱۳۹۵ به چاپ صدم رسید و در مجموع بیش از پانصد هزار نسخه از آن منتشر شده است. ویژگی‌های خاص این شهید و خاطراتی که بعضاً خواننده را به تحیر وامی‌دارد از مشخصه‌های منحصربه فرد این کتاب است. در بخشی از این خاطرات می‌خوانیم:
    ابراهیم برای برخی رفقایش خیلی دل می‌سوزاند و تلاش می‌کرد. برای آن‌ها که در تفکرات دوران جهالت طاغوتی غرق بودند.
    اما برخی تعصبات قومی و محله‌ای در برخی جوان‌های بی‌سواد و ورزشکار محل، باعث شده بود که متأسفانه دعوا و چاقوکشی در جوان‌ها زیاد دیده شود.
    ابراهیم رفیقی داشت به نام محمد. فرهنگ و خانواده او با اهالی محل ما تناسبی نداشت. اما چندین بار با ابراهیم تمرین کرده و حتی به زورخانه حاج حسن آمده بود. او کشتی‌گیر موفقی در باشگاه ابومسلم بود. او ابراهیم را دوست داشت، مثل دیگر کسانی که با یک برخورد با او دوست می‌شدند.
    محمد در مسابقات قهرمانی خوش درخشید و مسافر مسابقات جهانی کانادا شد. قبل از عزیمت، به دعوت ابراهیم به زورخانه حاج حسن آمد.
    ساعتی بعد از تمرین، من و علی نصرالله راهی زورخانه شدیم. همین که می‌خواستیم وارد شویم، با صدای فریاد ابراهیم مواجه شدیم! او داد می‌زد: «من رو بزنید، اما با ممد کاری نداشته باشید. او مهمان ماست و...»
    همین که وارد شدیم، دیدیم سه نفر از همین جماعت جاهل، چاقو به دست منتظر فرصت حمله هستند!
    محمد هم پشت ابراهیم پناه گرفته بود. ابراهیم هم داد می‌زد و ...
    من تا وارد شدم یکی از آن‌ها را گرفتم و چاقو را از دستش خارج کردم. علی نصرالله هم به همین صورت و نفر آخر هم با حمله ابراهیم روی زمین افتاد. آن‌ها بعد از کتک خوردن فرار کردند. محمد از ابراهیم خداحافظی کرد و رفت.

    نویسنده
    گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
    ناشر
    شهید ابراهیم هادی
    قطع
    رقعی
    تعداد صفحات
    ۲۳۸ صفحه
    وزن
    400 گرم
    شابک
    ۹۷۸۶۰۰۷۸۴۱۴۰۲

    دیدگاه خود را بنویسید

    • {{value}}
    این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
    دیدگاه خود را بنویسید.
    کمی صبر کنید...