کتاب مزد اخلاص، زندگی نامه و خاطرات شهید علی محمد صباغ زاده اثر نشر شهید ابراهیم هادی
- نویسنده جمعی از نویسندگان
- ناشر نشر شهید ابراهیم هادی
- وزن 176 گرم
- قطع رقعی
- تعداد صفحات 152 صفحه
- نوع جلد شومیز
- شابک ۹۷۸۶۰۰۷۸۴۱۸۱۵
توضیحات اجمالی
«مزد اخلاص» زندگینامه و خاطرات شهید علی محمد صباغ زاده است که به همت گروه فرهنگی انتشارات شهید هادی گردآوری شده است. کتاب مصور حاضر، به بیان زندگی نامه و خاطرات «شهید علی محمد صباغ زاده» می پردازد. این خاطرات در قالب داستان های کوتاه و با زبانی ساده و روان نگاشته شده اند. «سفر عجیب»، «مثل مالک»، «ویژگی ها»، «منافقین»، «مبارزه»، «روستا»، «حلالیت»، «هدایت»، «آرزوی شهادت»، «مدرسه روستا»، «فقط برای خدا»، «جدایی از دنیا»، «هم سفر»، «مسافرت»، «فیلم»، «شخصیت های رفتاری»، «حلال و حرام»، «کوپن نفت»، «از زبان استاد» عنوان های برخی از داستان های این کتاب هستند.
تو مدرسه کتابخانه دایر کرد. خیلی به کارهای هنری مخصوصاً سینما علاقه داشت، یه دستگاهی خرید که با اون میشد فیلم رو به صورت بزرگ روی دیوار نمایش داد. خیلی جاها با همین دستگاه، فیلمهای خوب رو پخش میکرد حتی تو عروسی من هم اومد یه فیلم با مضمون خوب و انقلابی پخش کرد.
بعد از ازدواج، ما همسرهامون رو هم بردیم روستا. علی آقا رفت یه موتور برق گرفت که بتواند تلویزیون ببیند و از اخبار و اطلاعات کشور خبر داشته باشند. خانوادههامون هم اومدند کمک ما. خصوصاً توی کارهای فرهنگی، توی روستا کلاس برای خانمها نبود. علی آقا تو رفت و آمدهای خانوادگی، خیلی حریمهای محرم و نامحرم رو رعایت میکرد.
ساعت کاری برایش مهم نبود، به قدری تو مدرسه و کلاس میموند تا هوا کاملاً تاریک میشد. خانمش فانوس به دست میرفت و به زور میآوردش توی اتاق تا استراحت کنه.
بچهها خیلی علاقه به او داشتند. برای علی آقا نون و پنیر و ماست محلی میآوردند. اگه تو مدرسه چیزی خراب میشد یا چیزی احتیاج داشت، خودش انجام میداد حتی یه دستشویی برای مدرسه خودش درست کرد.
خانمش میگفت: تو روستا همهکاره شده بود. دعوایی میشد میرفت میانجیگری میکرد، تو عروسیهاشون بود، تو مراسم ختم شرکت میکرد، عضو شورای روستا شده بود و...
دیدگاه خود را بنویسید