توضیحات اجمالی
کتاب «کتاب» نوشته «فاضل نظری» است. این اثر که جدیدترین سرودههای این شاعر برجسته ایرانی را شامل میشود مشتمل بر 40 غزل از تازهترین غزلیات اوست. این کتاب برای نخستین بار در بیست و نهمین دورهی نمایشگاه کتاب عرضه شد و مورد استقبال خوب مخاطبان قرار گرفت. در بخشی از متن این کتاب میخوانید: «شراب تلخ بیاور که وقت شیداییست/ که آنچه در سر من نیست بیم رسواییست/ چه غم که خلق به حسن تو عیب میگیرند/ همیشه زخم زبان خونبهای زیباییست/ اگر خیال تماشاست در سرت بشتاب/ که آبشارم و افتادنم تماشاییست/ شباهت تو و من هر چه بود ثابت کرد/ که فصل مشترک عشق و عقل، تنهاییست/ که فصل مشترک عشق و عقل، تنهاییست/ صدای پَر زدن مرغهای دریاییست...» این کتاب توسط انتشارات «سوره مهر» منتشر شده است.
می خرامد غزالی تازه در اندیشه ما
شاید آهوی تو رد می شود از بیشه ما
دانه سرخ اناریم و نگه داشته اند
دل چون سنگ تو را در دل چون شیشه ما
اگر از کشته خود نام و نشان می پرسی
عاشقی شیوه ما بود و جنون پیشه ما
سرنوشت تو هم ای عشق! فراموشی بود
حک نمی کرد اگر نام تو را تیشه ما
ما دو سرویم، در آغوش هم افتاده به خاک
چشم بگشا که گره خورده به هم ریشه ما
بر زمین افتاد شمشیرت ولی چون جنگ بود
بر تو میشد زخم ها زد بر من اما ننگ بود
با خودم گفتم بگیرم دست یا جان تورا
اختلاف حرف دل با عقل صد فرسنگ بود
گرچه دستت را گرفتم باز هم قانع نشد
تا نبخشیدم تو را دل همچنان دلتنگ بود
چون در آغوشت گرفتم خنجرت معلوم کرد
بر زمین افتادن شمشیر خود نیرنگ بود
من پشیمان نیستم اما نمی دانم هنوز
دل چرا در بازی نیرنگ ها یکرنگ بود
در دلم آیینه ای دارم که میگوید به آه
در جهان سنگدل ها کاش می شد سنگ بود
فرقی میان طعنه و تعریف خلق نیست
چون رود بگذر از همه سنگ ریزه ها
دیدگاه خود را بنویسید